English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 235 (4818 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
image U شبیه سازی
images U شبیه سازی
simulation U شبیه سازی
simulations U شبیه سازی
computer simulation U شبیه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
simulator U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
simulators U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
virtual U ماشین شبیه سازی شده و عملیات آن
virtual U شبیه سازی محیط دنیای واقعی توسط کامپیوتر
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
dramaturgy U شبیه سازی فن نمایش داستانها
dynamic simulation language U زبان شبیه سازی پویا
eliza U برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
field of view U حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
fogging U اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
imacs U for internationalassociation insimulation computers mathematicsand انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتردر شبیه سازی
neural network U سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
simscript U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
simulation language U زبان شبیه سازی
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
the d. U فن شبیه سازی
the drama U فن شبیه سازی
Other Matches
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
imitations U شبیه
make U شبیه
papilionaceous U شبیه
similar U شبیه
quasi U شبیه
personator U شبیه
medal U شبیه
pygidial U شبیه دم
similes U شبیه
nearer U شبیه
near U شبیه
makes U شبیه
nearest U شبیه
nearing U شبیه
analogous U شبیه
feathery U شبیه به پر
anthoid U شبیه به گل
medals U شبیه
imitation U شبیه
simile U شبیه
near- U شبیه
luteous U شبیه گل
more like;most like U شبیه تر
nears U شبیه
neared U شبیه
similiar U شبیه
simulant U شبیه
related <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
similar <adj.> U شبیه
similar to that U شبیه به ان
womanlike U شبیه زن
wifelike U شبیه زن
like <adj.> U شبیه
likes U شبیه همچون
typal U شبیه نمونه
trochal U شبیه چرخ
trichoid U شبیه موی
rivaled U نظیر شبیه
tonsillar U شبیه لوزتین
popish U شبیه کاتولیک
simulated U شبیه ساخته
vaulty U شبیه طاق
stellar U شبیه ستاره
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
ursine U شبیه خرس
vapory U شبیه بخار
ungual U سم دار شبیه سم
uncial U شبیه یک دوازدهم
bovine U شبیه گاو
astral U شبیه ستاره
rivals U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
alike U شبیه یکسان
rivaling U نظیر شبیه
catty U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
cattier U شبیه گربه
cervine U شبیه گوزن
chartaceous U شبیه کاغذ
tafia U مشروبی شبیه رم
chochleate U شبیه صدف
chylaceous U شبیه کیلوس
citied U شبیه شهر
claustral U شبیه حجره
the profession U اهل شبیه
crystalloid U شبیه بلور
dermoid U شبیه پوست
dermoidal U شبیه پوست
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
berrylike U شبیه توت
likenesses U شکل شبیه
likeness U شکل شبیه
nebulous U شبیه سحاب
adrenergic U شبیه ادرنالین
aliform U شبیه بال
alkaloid U شبیه قلیا
ovine U شبیه گوسفند
argillaceous U شبیه خاک رس
spidery U شبیه تارعنکبوت
spidery U شبیه عنکبوت
b U هرشکلی شبیه به B
take after U شبیه بودن
simulator U شبیه ساز
equalling U همرتبه شبیه
bent U علف شبیه نی
gipsies U شبیه کولی
gypsies U شبیه کولی
gypsy U شبیه کولی
rival U نظیر شبیه
spongy U شبیه اسفنج
woodsy U شبیه چنگل
whippy U شبیه شلاق
liverish U شبیه جگر
adenoidal U شبیه غده
simulators U شبیه ساز
steamier U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
steamy U شبیه بخار
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
pithy U شبیه مغز
wavelike U شبیه موج
waterish U هر چیزی شبیه اب
equals U همرتبه شبیه
vermiform U شبیه کرم
vee U شبیه حرف v
liken U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
likened U شبیه کردن
likened U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
likening U شبیه شدن
likens U شبیه کردن
likens U شبیه شدن
equalled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
virgulate U شبیه میله
vestibular U شبیه اتاقک
vestibular U شبیه رخت کن
anthropomorphic U شبیه انسان
humanoid U شبیه انسان
humanoids U شبیه انسان
assimilate U شبیه ساختن
assimilated U شبیه ساختن
assimilates U شبیه ساختن
assimilating U شبیه ساختن
equal U همرتبه شبیه
assonant U شبیه در صدا
taffia U مشروبی شبیه رم
haemoid U شبیه خون
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
lilied U شبیه سوسن
limaciform U شبیه نرم تن
palmate U شبیه پنجه
polypose U شبیه بواسیرلحمی
lupin U شبیه گرگ
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
plumy U شبیه پر کرکی
lupine U شبیه گرگ
libriform U شبیه لیف
lacertilian U شبیه مارمولک
psittaceous U شبیه طوطی
ichthyoid U شبیه ماهی
protean U شبیه Proteus
prismoidal U شبیه منشور
stubbly U شبیه کاهبن
stomatic U شبیه دهان
snakelike U شبیه مار
polypous U شبیه بواسیرلحمی
keel shaped U شبیه ته کشتی
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plexiform U شبیه شبکه
molluscoid U شبیه نرم تن
ophidian U شبیه مار
ophitic U شبیه مار
snuffy U شبیه انفیه
splenoid U شبیه به طحال
osteal U شبیه استخوان
panduriform U شبیه ویولون
spheroid U شبیه کره
spatulate U شبیه مرهم کش
Recent search history Forum search
1incentive
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
3midas touch
1tumoroid
1jenny tried to explain that Barretts had to eat,just like other people
1Other factors can introduce poor conditioning.
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
1Regulatory label
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com